نظرات ارسالي
هما بانو
03/10/14
دانش آموز پويا
@};-
محدثه خانوم
@};-
محدثه خانوم
آمين
2-نسيم ظهور
به اذن رهبرم از جانم بگذرم در راه اين حرم در راه يار... جانم فداي رهبر
+
اينهم "رنگينک" سفره افطاري
بفرماييد :)
#هما



2-شکوفه ها
03/6/17

ببخشيد که همه فيدهاتون رو مخالف زدم با نشون دادن غذا و خوراکي هاي غيرمتعارف در اين فضا در هر زمان حتي در غيراز ماه مبارک مخالفم..... التماس دعا
{a h=roozayebarani}Baran{/a} عزيزم اگه اشکال داشت توي تلويزيون که مخاطبين جامع و فراگير تر در طبقات محروم جامعه هم داره .. اگه مشکل بوجود ميومد اينهمه برنامه آشپزي و تبليغات غذايي نشون نمي دادند .@};-
+
*يک کاروان دل به سويت*
تو رهروي سوي فردا
دارد مي آيد محرم
ماه پر از ياد مولا
*دارد مي آيد محرم*
ماه مساجد، تکايا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا
*دارد مي آيد محرم*
ماه هميشه سيه پوش
ماهي که هر انقلابي
از ياد آن گشته پرجوش
*دارد مي آيد محرم*
ماه وفا قدر عباس
ماه شکوه و حماسه
و قله ي عقل و احساس
*دارد مي آيد محرم*
ماه حسين و علمدار
هيهات از هرچه ذلت
از زندگاني چو مردار

###پاورچين###
99/12/24
+
ديروز يک کارت دعوت ازدواج که برام پست شده بود به دستم رسيد
براي جمعه همين هفته :)
هر چي فکر کردم، متوجه نشدم مربوط به چه کسي است...
به اطرافيان گفتم...
نشناختند...
بعد خوب که فکر کردم، يادم آمد
يکي از آقايان عزيز از اهالي خوب پارسي بلاگ بود :)
اهل خطه ي سرسبز و دل انگيز شمال :)
از ايشون و دعوت سبزشون صميمانه ممنونم
خيلي خوشحال شدم و دلگرم
هر کي گفت کيه؟ :)
ان شا الله خوشبخت باشند و عاقبت بخير @};-

يک فنجان آرامش
99/10/23
13 فرد دیگر
46 فرد دیگر
+
پنجره آرام گريست
وقتي نسيم
خبر تشنگي لبِ يار را
بر گوش فرات
زمزمه کرد !

مسابقه عصرجديد پارسي
98/6/9

+
""هفت پند مولانا""
شب باش : در پوشيدن خطاي ديگران
زمين باش : در فروتني
خورشيدباش : در مهر و دوستي
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رودباش : در سخاوت و ياري به ديگران
درياباش : در کنار آمدن با ديگران
خودت باش : همانگونه که مي نمايي..
: هرگز در زندگي اين دو را ابراز نکنيد:
اول آنچه نيستيد…دوم همه ي آنچه هستيد…..
هميشه يادمان باشد که نگفته ها را ميتوان گفت ولي گفته ها را نميتوان پس گرفت!..

***انتظار***
98/4/3
1 فرد دیگر
15 فرد دیگر
+
*در آستانه محرم شعــرم رو تقديم ميکنم به بانـوي صبر حــضرت زينب سلام الله عليها*
دختري من مي شناسم دختر *شيرخداست*
دختر* دخت پيمبر*، مصطفي ست
زينبي که صاحب مهر و وفاست
خواهر بي سر، *حسين کربلاست*
زيني من مي شناسم با برادر خواهر است
گاه با او *به سان مادر *است
زينبي من مي شناسم، با صبر ايوب آشناست
دختري با غصه و غم هم صداست
زينبي که غصه دار کربلاست
غصه دار، مادران و بچه هاست......

باران اشک
98/4/1
5 فرد دیگر
27 فرد دیگر
+
يه تيكه از وجودمي؛*پـــــدر*
ـــــــــــــــ
ـــــــ
عكس:م چ ي ل ي



زيتون رودبار
98/2/23

.: ام فاطمه :.
97/8/7
+
*ذهن ما باغچه است
گل در آن بايد کاشت
و نکاري ،گل من
علف هرز در آن مي رويد
زحمت کاشتن يک گل سرخ
کمتر از زحمت برداشتن
هرزگي آن علف است *
.
.

عرفان وادب
97/8/2
1 فرد دیگر
15 فرد دیگر
+
*مشاعره با امام زمان*
تو کجايي ؟
شده ام باز هوايي
چه شود جمعه ي اين هفته بيايي ؟
به جمالت… به جلالت… دل ما را بربايي…
اللهم عجل الوليک الفرج
و اما
جواب امام زمان:
تو خودت!
مدعي دوستي و مهر شديدي که به هر شعر جديدي،
ز هجران و غمم ناله سرايي ، تو کجايي؟
تو که يک عمر سرودي «تو کجايي؟» تو کجايي؟
چه کسي قلب تو را سوي خداي تو کشانده؟
چه کسي در پي هر غصه ي تو اشک چکانده؟
پيام رهايي
97/7/3
چه خطرها به دعايم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدي و يار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتي...
تو کجايي!؟ و اي کاش بيايي!
هر زمان خواهش دل با نظر يار يکي بود، تو بودي...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتي ، تو نماندي!
خواهش نفس شده يار و خدايت …
و همين است که تاثير نبخشند به دعايت …
و به آفاق نبردند صدايت…
و غريب است امامت!
من که هستم ،
تو کجايي؟
3 فرد دیگر
13 فرد دیگر
+
عرق کهنه ي شيراز مرا مست نکرد..... چايي تازه دم روضه ي ارباب زمين گيرم کرد !

شهريار کوچه ها
95/8/9
+
داستان... عصبانيت و عشق
حتما بخونيد
مرد درحال تميز كردن اتومبيل تازه خود بود كه متوجه شد پسر 4 ساله اش تكه سنگي برداشته و بر وري ماشين خط مي اندازد.
مرد با عصبانيت دست كودك را گرفت و چندين مرتبه ضربات محكمي بر دستان كودك زد بدون اينكه متوجه آچاري كه در دستش بود شود.
در بيمارستان كودك به دليل شكستگي هاي فراوان، انگشتان دست خود را از دست داد.ادامه در نظرات...
عليرضااحساني نيا
96/11/15
وقتي كودك پدرخود را ديد با چشماني آكنده از درد از او پرسيد: پدر انگشتان من كي دوباره رشد مي كنند؟
مرد بسيار عاجز و ناتوان شده بود و نمي توانست سخني بگويد، به سمت ماشين خود بازگشت و شروع كرد به لگد مال كردن ماشين ..
و با اين عمل كل ماشين را از بين برد و ناگهان چشمش به خراشيدگي كه كودك ايجاد كرده بود خورد كه نوشته بود:
( دوستت دارم پدر ! )
سلام عزيزم.الحمدلله..شما خوبي گلم؟ براي شما هم مبارک باشه. زيبا نگاه کردي عزيزم.چشم قابل باشم دعاگو هستم؛ سيده جان؟ برام دعاکن که محتاج دعاي خوباني مثل شما هستم.ياعلي@};-
+
*لبيــــــــــــک يا خامنه ايي*

*-عشق الهي*
94/3/15
هما بانو
96/8/8
اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ . پروردگارا تو لعنت فرست بر اوّل ظالمى که در حق محمد و آل پاکش صلوات الله عليهم ظلم و ستم کرد. و آخرين ظالمى که از آن ظالم نخستين در ظلم تبعيّت کرد.