آشفته است خیالم
همچون گندم زاری که دستخوش باد شده
به هر سو که باد بوزد قد خم میکنم
چقدر زیباست دیدن رقص گندمزار
که تسلیم است در برابر سرنوشت
و چه مدح زیبایی زمزمه میکند او
به راستی چه می خواند او در پیچ و خم های عاشقیش
خدا را شکر میکند
از اینکه یه بار نشسته
از اینکه یک دانه بوده و حال
هفتاد دانه شده
.
.
.
وچه تقدیر زیبایی دارد گندم
نان می شود برای فقیری
ثواب میشود برای فقیر نوازی
بی شک این اندیشه گندمزار را راضی و خشنود نگه داشته
او سر تعظیم فرود می اورد و تسلیم است
آیا تسلیم تقدیر می شویم؟
تسلیم بادهای نوازشگر خداهستیم؟
به او اعتماد داریم؟
قلبمان را با دعا و ذکر یارب یارب آرام میکنیم؟
.
.
.
یارب.... یارب....
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیرون کند
شکر یعنی یادآوری نعمت، نه فقط از طریق زبان بلکه باید به قلب و عمل باشد؛
کفر نعمت ،فراموشی نعمت و ناسپاسی خداوند نیست، هرگونه انحراف و سوء استفاده از نعمت، کفر نعمت است.
خدایا! قادر به شمارش نعمت های تو نیستم؛
خانواده ای دارم، پر از آرامش
نفس می کشم، در کنار عزیزانم
می شنوم،
راه میروم؛ در پهناور زمین تو
هیچکدام از اندامهایم را به واسطه ی نعمت سلامت، احساس نمیکنم....
چند وقتیست سرگردان و آشفته ام، جای خالی چیزی را احساس می کنم؛
انگار کسی را گم کرده ام.
میگویند: دعا کن ،ذکر خدا آرامش دلهاست،
ذکر می گویم . . .
اما دلم آرام نیست! راستش ذکرم زبانیست؛ به اجابت دعایم مطمئن نیستم!
بی هدف در فضای مجازی می چرخم و دلم ناآرام. . .
چند دقیقه ست نگاه از این تصویر برنمی دارم
خدایا در کتابت، قرآن، برایم پیغام فرستادی و من ندیدم! حالا دلم قرص شده یکی آن بالا
شش دانگ حواسش به من است
با قلبی مطمئن از خدا، زمـــزمـــه می کنم:
بـسـم الـلّـه الرحـمـن الـرحـیـم
رَبَـّـنــا وَ تَــقَــبـَّــل دٌعــاء
پروردگارا ! دعای مرا بپذیر
آیه 40سوره ابراهیم
الهی:
ای نزدیکتر از ما به ما ومهربانتر از ما به ما،گرفتار آن دردم که تو
دوای آنی تو آنی که خود گفتی و چنان که خود گفتی آنی
الهی:
عاجز و سرگردانم نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم
چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم،من که ام که
ترا خواهم چون از قیمت خویش آگاهم.
الهی:
به حُرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی
دریاب مرا که می توانی
الهی:
بنده را از سه آفت نگاه دار;
از وسوسه های شیطانی و از هوای نفسانی و از غرور نادانی.
خواجه عبدالله انصاری
بسم الله الرحمن الرحیم
رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ / وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ
پروردگارا! از وسوسه هاى شیاطین به تو پناه مىبرم / و از اینکه آنان نزد من حاضر شوند (نیز) -اى پروردگار من- به تو پناه مىبرم!
خداروشکر میکنم
هر روز که از خواب بیدار میشد
هر بار که صداش رو میشنیدم
هر قدمی که برمیداشت
هر نفسی که می کشید
و چقدر این حرکات، لحظات، صحنه ها و صداها رو شنیده بودم
و بی تفاوت از کنارش رد شدم،
باید نعمت سلامتی عزیزانم گرفته میشد
تا بفهمم چقدر غنی بودم از نعمتت
تا بفهمم چقدر دوستم داشتی
خدایا قدر دانی نعمت هایت رو به من بیاموز
نعمت بزرگ سلامتی
نعمت شکر نعمت
بسم الله الرحمن الرحیم
رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ
پروردگارا! شکر نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحى که موجب رضاى توست انجام دهم
نمل آیه 19واحقاف آیه 15