مرحوم شیخ صدوق در کتاب امالی خویش روایت نابی از حضرت صادق علیه السلام نقل میکند:
«مردی در زمانهای خیلی دوردر روزگار بنی اسرائیل دعا میکرد و یک خواسته بیشتر از پروردگار عالم نداشت و آن فرزند پسر میخواست، سی و سه سال شب و روز، در حال ایستاده و نشسته دعا میکرد، ولی جوابی نشنید، او بعد از سی و سه سال به پروردگار عالم گفت: آیا من خیلی از تو دور هستم که صدای من را نمیشنوی؟ یا تو به من نزدیک هستی و صدایم را میشنوی، اما بنا نداری جواب من را بدهی.
خداوند فرشته ای را مأمور کرد در حالت رویا و خواب علت را به او بگوید، فرشته در عالم رویا به اوگفت تو خدا را صدا میزنی خدا هم صدایت را میشنود اما جوابت را نمیدهد چون دارای سه عیب هستی:
عیب اول: خدا را میخوانی اما با زبان بیادبانه و بیتربیت است، با زبانی که دشنامگو به مردم و خانواده است، صدایت را میشنوم ولی لیاقت جواب در تو نمیبینم. بسیاری مطیع فرمان من نیستند و من را قبول ندارند من هم جواب ایشان را نمیدهم، بنابراین معلوم میشود اگر مانعی وجود نداشته باشد پاسخ پروردگار قطعی است وقتی که شرایط آماده باشد.
از خدا جوییم توفیق ادب *** بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد *** بلکه آتش در همه آفاق زد 2
باادب باش که سرمایه ی خوبان ادب است***آیه آیه همه جا سوره ی قرآن ادب است
آن که هرمشکلی ازوی شودآسان ادب است ***آیه آیه همه جا سوره ی قرآب ادب است 3
عیب دوم : تو دعا با دلی میکنی که به هر چیزی وابسته است، این دل تو دل ناخالص و ناصاف است، دل تو از تاریکی حسد، کبر، ریا، بخل، حرص، موج میزند خدا به چنین دلی توجه ندارد.
به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی *** دعای اهل دلت باد مونس دل پاک 4
عیب سوم: نیت درستی نداری، یعنی در دل نقشههای بد بر خودت هم به ضرر بندگان میکشی .
هر که با پاکدلان، صبح و مسائی دارد***دلش از پرتو اسرار، صفائی دارد
زهد با نیت پاک است، نه با جامه پاک***ای بس آلوده، که پاکیزه ردایی دارد 5
بعد به او اعلام شد تمام بیادبیها و بیتربیتیهای زبانت را باید از ریشه خشک کنی که دیگر بعد از این اصلا زبان تو آلوده به بیادبی وبیتربیتی درکلام و دشنام دادن نشود.
دل را با تقوا قرار بده و تقوای الهی دل به این است که حسود و بخیل در مال و ریاکار درعمل نباشد، دل را پاک کن و تقوا در دلت پرکن. پس او تمام صفات بد زبان را ریشه کن کرد و دلش را هم از تقوا پر نمود، نیت را هم نیکو کرد وخداوند به او یک فرزند پسر عنایت فرمود. یعنی دعای او بعد ازاین تحول مستجاب شد.»
جان کلام این است؛ خداوندی که میفرماید من از رگ گردن و از هر چیزی به بندهام نزدیکتر هستم، چرا در آیه روزه از پنج حرف ندا با حرف یا ما را مورد خطاب قرار داده است؟
بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم
« یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ »؛ [1]
ای اهل ایمان! به شما هم روزه داشتن فرض گردید.
بقره، آیه183
1 . حکایت شرایط استجابت دعا
2 . مولانا - مثنوی
3 . نسیم شمال
4 . غزلیات حافظ - غزل 299
5 . پروین اعتصامی - نکته ای چند